در هشتمین رویداد صبح خلاق تهران اتفاق افتادهمای موسیقی ایران روی صحنه صبح خلاق تهران فرود آمد
هشتمین دوره از رویداد صبح خلاق تهران در هشتمین روز از دی ماه 96 در سالن همایش پژوهشکده فرهنگ و هنر تهران برگزار شد و با سخنرانی پرواز همای، صبح جمعه متفاوت دیگری را در تقویم ترویج خلاقیت اجتماعی تهران ماندگار کرد.
رویداد صبح خلاق، رویدادی بینالمللی است که اکنون در بیش از 175 شهر دنیا به صورت ماهانه و هماهنگ برگزار میشود. حضور در رویداد برای همه بدون هیچ محدودیت و معیاری آزاد و رایگان است.
این رویداد پس از 8 دوره برگزاری، این ماه با حضور قریب به 400 شرکتکننده برگزار شد که در حدود 70 درصد از آنها برای اولین یا دومین بار در این رویداد حضور داشتند.
رویداد با صرف صبحانهای متفاوت و درخور شرکتکنندگان خلاق تهران آغاز شد و پس از گپ و گفتی کوتاه، افراد به سالن اصلی همایش هدایت شدند.
پس از پخش آیاتی از کلامالله کریم و سرود ملی ایران، عباد غفوری نماینده رسمی و برگزارکننده رویداد جهانی صبح خلاق در شهر تهران بر روی سن حاضر شد و ضمن خوشآمدگویی به حضار به معرفی ماهیت شکلگیری رویداد صبح خلاق و بیان چشمانداز آن که ایجاد بسترهای لازم برای رشد خلاقیت بدون محدودیت در میان عموم افراد جامعه است پرداخت؛ در حقیقت باور این است که تمام افراد میتوانند خلاق باشند و تنها باید زمینه شناخت و رشد آن فراهم شود که صبح خلاق این مهم را مأموریت خود تعریف کرده است.
رویداد صبح خلاق هر ماه پیرامون یک موضوع جهانی در سراسر دنیا برگزار میشود و در تمامی شهرها در هر ماه در خصوص یک موضوع واحد سخنرانی صورت میگیرد. موضوع جهانی این ماه، زمینه (Context) معرفی شد؛ زمینه از این دیدگاه که اگر اتفاقی رقم میخورد، زمینههای به وقوع پیوستن آن اتفاق بسیار تأثیرگذار بودهاند.
پرواز همای با معرفی کوتاه عباد غفوری بر روی صحنه صبح خلاق قدم گذاشت: «سخنران این ماه رویداد آقای پرواز همای هستند که در زمانی که فعالیت حرفهای خودشان را آغاز کردند زمینهی لازم برای فعالیت مهیا نبود و بسترهای موجود و ظرفیتهای کشور به میزانی نبود که پذیرنده فعالیت ایشان باشد. اما پرواز همای فعالیت جدی خود را در زمینهای نه چندان مناسب آغاز کرد و ادامه داد و سپس در سراسر دنیا کنسرتهای بزرگی را برگزار کرد و مجددا در ایران فعالیت خود را از سر گرفت تا بتواند زمینهسازی باشد برای جوانانی که تمایل به حضور در موسیقی و یا ارائه سبک و سیاقی متفاوت را دارند».
پس از این مقدمه کوتاه پرواز همای با حضور بر روی صحنه صبح خلاق تهران، سخن خود را آغاز کرد و در ابتدا به جهت برقراری ارتباط صمیمیتر با حضار سالن به جای حاضرشدن پشت تریبون، پشت یک میز ساده وکوچک نشست و بیان کرد که من یک هنرمندم و به عبارت سخنران اعتقادی ندارم چرا که همه از تریبونهای سخنرانی خستهایم، تنها میخواهم تجربیاتم را که بسیار شنیدنی و در عین حال مرتبط با عنوان زمینه است با شما به اشتراک بگذارم.
پس از مطرحشدن مقدمه توسط پرواز همای، ویدیویی از گزیده آثار وی در سالن پخش شد. در ادامه همای به این موضوع اشاره کرد که حقیقت جامعه ما این است که روزانه با اتفاقهای گوناگونی مواجه هستیم که در واقع هر روز زمینه یا بستری برای یک اتفاق بوجود میآید که به فراخور میتواند هم ویرانکننده باشد و هم عامل تکامل انسانها. وی افزود: در واقع خود ما هستیم که میتوانیم بستر و زمینه پیشرفت و تکامل را برای خودمان فراهم کنیم. اگر منتظر فراهمکردن بستر رشد توسط جامعه هستیم، هیچگاه رشد نخواهیم کرد.
همای مرور سرگذشت خود را با مطرحکردن سوالاتی از حضار آغاز کرد: "آیا در میان شما شخصی است که زندگی در روستا را تجربه کرده باشد؟ کدام یک از شما شیرجهزدن در رودخانهای که کف آن معلوم نیست را تجربه کرده است؟ کارکردن در مزرعه را چطور؟ کودکی که تا دوران سوم ابتدایی در منزلی زندگی کرده که برق نداشته است، دانشآموزی که مسیر روزانهاش مدرسه به مزرعه و بلعکس بوده، چگونه میتواند آیندهی خود را به امروز که ما هستیم هدایت کند؟ آیا میان شما شخصی است که راهرفتن در برف و یخبندان را با پوشیدن کیسه فریزر به جای جوراب تجربه کرده باشد؟"
و در ادامه گفت: من علیرغم کاستیها و محدودیتهایی که از نظر مالی و اجتماعی در زندگی با آن مواجه بودم، سعی میکردم هر اتفاق تازهای که منجر به دشوارشدن مسیر پیشرفتم بود را به فرصتی به نفع خودم تبدیل کنم.
پرواز همای با اشاره به وضعیت جامعه در زمان خود گفت: به هر حال من و سایر همنسلهای من در زمانی شروع به فعالیت کردیم که زمینهای در جامعه فراهم نبود بجز جنگ. خیلی از معلمهای ما سیکل داشتند و آموزش میدادند، خیلی از معلمهای ما رفتند جنگ و دیگر بازنگشتند.
همای با مقایسهای کوچک میان خود و همدورهایهایش افزود: زمانی که عمیقتر گذشتهام را بررسی میکنم، میبینم که بسیاری از همدورهایهایم که از نظر تحصیلی شاگرد ممتاز بودند و من هرگز در تحصیل به آنها نمیرسیدم، شغل امروزشان راننده کامیون یا کشاورز ساده است در حالی که با توجه به موقعیت اجتماعی که از نظر رفاهی هم از من به مراتب بهتر بودند، میتوانستند به جایگاههای اجتماعی بالاتری دست پیدا کنند. و تفاوت این جا است که من به پشتوانه تلاش شخصیام از تلاش و پیشرفتم کوتاه نیامدم.
همای موسیقی ایران با انتقاد از حسادتها و عدم همکاریها برای پیشرفت او در موسیقی گفت: زمانی که در دریای موسیقی شیرجه رفتم، همه هدفی جز نابودی و کشیدن نردبان از زیر پاهایم نداشتند که متأسفانه در این زمانه بسیار رایج است و من تنها خودم توانستم خودم را نجات دهم؛ برای فراهمآوردن زمینه رشد، منتظر اتفاق تازهای در جامعه، آهنگساز و یا شاعر نماندم. سعی کردم علاوه بر خوب آموختن آهنگسازی و شعر سرودن، جامعهشناسی را به طور کامل فرا بگیرم و این به من کمک کرد تا یاد بگیرم در چه زمانی، برای چه مردمی، چه شعری را بسرایم.
وی با اشاره به موضوع ماه رویداد صبح خلاق افزود: به نظرم بستر و زمینه مکمل یکدیگر هستند و زمانی که زمینه فراهم نیست که به خواست خود برسید، بستر میتواند معجزه کند!
شاید با آواز بشود دیگران را بیدار نگه داشت اما سخنرانی دیگران را به خواب فرو میبرد!
پرواز همای با اشاره به سختیهای زندگی خود در گذشته گفت: مبارزه کردن با هر آنچه که خواست جلودار من باشد، من را به اهدافم نزدیک کرد و امروز در این جایگاه هستم. همایی که امروز با کت و شلوار مقابل شما نشسته است، دانشآموزی بوده که از هنرستان، داس در کیف به زمین کشاورزی مردم میرفته است؛ یا از روز اولی که به تهران آمده به جهت گذران زندگی، مستقیم به سراغ کارگری رفته است.
همای در ادامه به خاطرهای اشاره کرد که برای وی بسیار ارزشمند و به گفتهی خودش سرآغاز آفرینش هنر وی بوده است. این خاطره اشاره دارد به یک نقاشی به نام «پری» که تصویر کودکی زیبارو بوده است و پرواز پس از ده شب و چندین طرح آن را نقش زد و قصد داشت آن را در کنار خیابان در مقابل همین سالنی که میزبان رویداد صبح خلاق بود به فروش برساند.
دستفروش ناکام نقاشی «پری» با مزاح گفت: «اصولا هرآنچه که در آن "پَر" داشته باشد را دوست دارم: پروانه، پرواز، پرنده و تابلوی پری»
و در ادامه خاطره خود را تعریف کرد: «تابلوی پری را که تنها وابستگی آن روزگارم بود به دلیل دستفروشی غیرمجاز و برخورد توسط مامورین سد معبر از دست دادم و بعد از این اتفاق بود که در سن 21 سالگی تصمیم گرفتم هرگز هنرم را نفروشم!»
پس از این عبارت، پرواز همای مورد تشویق حضار قرار گرفت و افزود: «ترجیح دادم در سن 21 سالگی برای در آوردن اجاره محل زندگیام هر کار حلالی مثل کارگری ساختمان در یوسفآباد و حمل بشکه آب به طبقه چهار از داربست یخزده انجام بدهم اما هنرم را نفروشم. برای فراهمکردن زمینهی پیشرفتم از هیچ کاری خجالت نکشیدم، نه از دستفروشی، نه از رفتن به شب شعر با موتور، نه از کارت پخش کردن که باعث شده بود دوستانم مرا به جمع خود نپذیرند چون برایشان کسر شأن بود کنار من باشند، اما امروز دوست دارند با من کار کنند و نه حتی از موی بلند و ظاهر نامرتب. و در این بین فقط به هدفم فکر کردم که باید به آن برسم».
نوبت به مطرحشدن پرسش سوالات حضار سالن رسید و فرصتی داده شد تا حضار سوالات خود را بر روی برگههای ارائه شده یادداشت کنند. در این بین پرواز همای با لحنی طنزآمیز با اشاره به لقبی که به او در استند پشت سرش داده شده بود با عنوان «خوانندهی پرآوازه و بلندپرواز» اشاره کرد: «البته بلندپروازی در ایران دو معنای مثبت و منفی دارد اما من بسیار عاشق پرواز هستم» و سپس به مزاح و گریز به شعر استاد ایرج خواجه امیری خود را پرنده خواند و گفت: «من خودم هم پرنده هستم و خلبان پاراگلایدر هستم» و در ادامه گفت: «امیدوارم که منظور صبح خلاق تهران از بلندپروازی من فقط همین پرواز باشد»!
همای در پاسخ به یکی از سوالات مطرحشده در خصوص محل زندگیاش گفت: «برای هزارمین بار میگویم که جایی نرفته بودم که بخواهم بازگردم ایران، من چون در ایران اجازهی اجرای برنامه و کنسرت نداشتم و در خارج از کشور این امکان برایم مقدور بود فکر میکردند که من مقیم خارج از ایران هستم و پس از موافقت با فعالیتم در ایران نیز همان حقی که دیگران به صورت طبیعی داشتند نیز در اختیار من هم قرار گرفت. البته در حال حاضر مشغول به تحصیل در رشته اپرا در ایتالیا هستم ولی باز هم به طور کامل زندگی و فعالیتم ایران است».
در پاسخ به سوالی در خصوص منبع درآمد نیز همای اظهار داشت: «تنها منبع درآمد من خوانندگی است و بس. به دنبال پول نیستم، چون معتقدم کسی که در زمینه کاریاش موفق است، پول به دنبال او میآید. در این حد که بتوانم زمینه رشد و پیشرفت را برای دیگران مخصوصا فرزندانم فراهم کنم، درآمد برایم اهمیت دارد».
پرواز همای، علی اکبر امین را یکی از اشخاص بسیار تأثیرگذار در زندگی هنریاش معرفی کرد و وی را به مانند پدر خود خواند و گفت که او شخصی بود که این امکان را برایش فراهم آورد تا اولین کنسرتش را در کشور آمریکا برگزار کند و متأسفانه در حال حاضر از دنیا رفته است. وی در ادامه گفت: «علی اکبر امین به من یاد داد که چگونه دست دیگران را بگیرم و زمینهساز رشدشان باشم. اگرچه که برعکس خیلیها هم با کمکنکردشان به من یاد دادند که باید دست دیگران را گرفت».
آرزوی سلامتی برای استاد شجریان
وی در ادامه و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ایشان شاگرد استاد شجریان هستند، خود و تمام خوانندگان همنسلش را به طور غیرمستقیم شاگرد استاد محمدرضا شجریان خواند و برای استاد شجریان آرزوی سلامتی کرد.
همای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه نوع موسیقی گوش میدهد گفت همه نوع موسیقی را گوش میکند و معتقد است موسیقی برای شنیدن است و بستگی دارد چه زمانی به چه نوع موسیقی نیاز داشته باشد.
سوال دیگری که همای با ذوق هنری خود به آن پاسخ داد، انتخاب بین زندگی و هنر بود که گفت: «کسی که بتواند زندگی کند، در واقع هنرمند است. درست زندگی کردن خودش یک هنر است».
رو داشتن نیروی غلبه بر مشکلات است
حضار در سالن علت تغییر نام همای را از وی پرسیدند و پاسخ او این بود: «شخصی که میخواهد به شهرت دست یابد، نام، چهره، شخصیت و نوع هنرش همگی توام با هم اهمیت دارند و باید متناسب باشند. خوانندگانی داشتیم که صدای خوبی داشتند، اما نام زیبایی نداشتند و مطرح نشدند یا صدای خوبی داشتند و چهرهی زیبایی داشتند و مطرح شدند و خیلیها هم چهرهی زیبایی داشتند و صدای خوبی نداشتند ولی باز هم مطرح شدند! اسامی افراد با شخصیت و هنرشان باید تناسب داشته باشد. در سن 16 سالگی از دوستانم خواستم که تفألی بر فال حافظ زنند و نامی برای من انتخاب کنند که غزل همای اوج سعادت درآمد و نام همای را بر من برگزیدند و بعدها پرواز را خودم اضافه کردم».
همای در پاسخ به این سوال که اگر ارزشها و اهدافش همراستا نباشند، چه مسیری را انتخاب میکند پاسخ داد: «اهدافم را در مسیر ارزشهایم هدایت میکنم».
همهی هنرمندان آیینهی اجتماع خودشان هستند
همای در پاسخ به سوال یکی دیگر از شرکتکنندگان با مضمون رندی در شعر و فعالیت هنریاش گفت: «همهی هنرمندان آیینهی اجتماع خودشان هستند و هر آنچه آموختند و اگر از جنس رندی است، از اجتماع خودشان آموختند».
همای سخنرانی خود را با اشاره به حفظ سلامتی به عنوان اولین و مهمترین بستر برای ادامهی مسیر رشد و موفقیت پایان داد.
این برنامه با حضور قریب به 400 شرکتکننده و با حمایت شرکت اُنر، رهنما کالج و شرکت مصفا برگزار شد. در این برنامه آقای کوروش قاضیمراد، خطاط و مبدع خط سریر که سخنران دوره قبل رویداد صبح خلاق بودند حضور داشتند. همچنین این برنامه شاهد حضور صمیمی اونیش امینالهی عضو هیات مدیره پیشین انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و خانم نیلوفر خوشخلق، بازیگر سینما و تلویزیون و همسر امین حیایی بود.
بخش انتهایی رویداد صبح خلاق تهران سخنرانیهای سی ثانیهای است. واقعیت این است که زندگی و مشکلات پیچیده امروز راه حلهای جدید میخواهد، افرادی که توانایی انتقال پیام یا مفهومی اثربخش را برای عموم افراد جامعه در ذهن دارند میتوانند در مدت زمان سی ثانیه دغدغهی فکری خود را برای حضار در سالن مطرح کنند تا بتوانند زمینهساز خلق تفکری جدید در مسیر رشد و پیشرفت جامعه باشند.
اگر شما هم از جمله افرادی هستید که به توسعهی نگرش فرهنگی و دیدگاه اجتماعی خود اهمیت میدهید و توانایی صبح زود بیدارشدن در یک جمعه از هر ماه را دارید، به وبسایت رویداد صبح خلاق تهران به نشانی www.CreativeMornings.ir مراجعه کنید تا از زمان حضور آزاد و رایگان در دورههای آتی مطلع شوید.
نظرات شما